ب | |
نام نوازنده نامي دربار خسرو پرويز | باربد |
آغاز صبح | بامداد |
نام نوازنده نامي دوران ساسانيان | بامشاد |
يکي از سرداران يزدگرد ساساني | برسام |
بلند بالا، نام پسر سهراب | بروز |
نام پهلوان ايراني، نام پسر گرشاسب | برزن |
رنگ نيک | بهرنگ |
به دين | به آئين |
نگهبان | بهبد |
داراي مش و کردار شايسته | بهمنش |
نام شاهان هند | بهنود |
پرورش دهنده، امين، استوار | بابك |
گشاينده، شكافنده | باقر |
هنرمند | باهنر |
عيد،جشن(تركي) | بايرام |
نامش در سنگ نوشته بيستون آمده و نام پسر كوچك كوروش | برديا |
بلند بالا و نام پسر سهراب پسر رستم | برزو |
پهلوان ايراني از خانواده جمشيد پسر گرشاسب، آتشكده بزرگ در خراسان | برزين |
نگهبان نوبهار، سخاوتمند | برمك |
جوان، ظريف، | برنا |
بارور، كامياب، آبرومند | برومند |
دليل و حجت | برهان |
نام وزير انوشيروان، داراي مهر و محبت بسيار | بزرگمهر |
بزرگ خادم، دويا چند خدمتكاررا نسبت به ديگري بكتاش مي گويند(تركي) | بكتاش |
شجاع، دلير، پهلوان | بهادر |
سرور، شادماني، تازگي و زيبايي | بهجت |
نيك آفريد، نيك فرستاد | بهداد |
نام فرزند اسفندارمذ | بهراد |
نام روز بيستم هر ماه خورشيدي، ستاره مريخ | بهرام |
روز خوب، كندر هندي و نوعي بلور كبود رنگ وشفاف | بهروز |
اصيل، نيكوكار، خوش زاد | بهزاد |
گياهي كوهي، برف انبوهي كه از كوه سرازير شود | بهمن |
نيك نام، خوش نام، داراي شهرت خوب | بهنام |
جنگجو، پهلوان ايراني | بيژن |
اگر قبلا ثبت نام کرديد ميتوانيد از فرم زير وارد شويد و مطلب رو مشاهده نماييد !