خ | |
پاينده، جاويد، ماندني | خالد |
شرق، جاي برآمدن آفتاب | خاور |
چيزي كه خداوند بخشيده است. | خداداد |
خورآسان، جايي كه خورشيد به آساني سر مي زند وديده مي شود. | خراسان |
شاد، خندان | خرم |
نيم نام، نيم آوازه، پادشاه | خسرو |
دلير، نيرومند، پسرداريوش هخامنشي،(مي زنم تو مخت ها) | خشايار |
دوست، صادق، دوست مهربان | خليل |
چادردوز، شاعر و حكيم و فيلسوف معروف ايران | خيام |
خوب فكر، خيرخواه، طالب خوبي | خيرانديش |
اگر قبلا ثبت نام کرديد ميتوانيد از فرم زير وارد شويد و مطلب رو مشاهده نماييد !