ف | |
زني كه بچه دو ساله را از شير گرفته است، از شير گرفته شده، نام دختر پيامبر | فاطمه |
متكبر، كسي كه به ديگران فخر بفروشد | فخري |
شادماني، سرور | فرح |
نام زن در كتاب امير ارسلان | فرخ لقا |
ناز باشكوه، داراي ناز زيبا | فرناز |
دختر افرسياب | فرنگيس |
روشنايي | فروغ |
فريب دهنده دل، زيبا | فريبا |
ر.ك فريد | فريده |
زن رستگار شده | فوزيه |
ر.ك پيروز | فيروزه |
يکي از شخصيتهاي شاهنامه | فرانک |
خوشي | فرحناز |
شاد | فرخنده |
عاقل | فرزانه |
فرشته، پري | فرشته |
درخشان | فروزان |
درخشان | فروزنده |
ستوده | فرين |
براي نمايش ادامه اين مطلب بايد عضو شويد !
اگر قبلا ثبت نام کرديد ميتوانيد از فرم زير وارد شويد و مطلب رو مشاهده نماييد !